English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 231 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
blind alley U شاخه بن بست
blind alleys U شاخه بن بست
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
grain U شاخه چنگال
link U شاخه رابط
shoot U رویش انشعابی رویش شاخه
shoots U رویش انشعابی رویش شاخه
wing U شاخه شعبه
winging U شاخه شعبه
layer U رگه شاخه خوابانده
layers U رگه شاخه خوابانده
unplug U خارج کردن دو شاخه از سوکت
unplugged U خارج کردن دو شاخه از سوکت
unplugging U خارج کردن دو شاخه از سوکت
unplugs U خارج کردن دو شاخه از سوکت
branch U شاخه
branch U شاخه دراوردن
branch U شاخه شاخه شدن
branches U شاخه
branches U شاخه دراوردن
branches U شاخه شاخه شدن
coppice U شاخه زاد
coppices U شاخه زاد
chandelier U شمع دان چند شاخه لوستر
chandeliers U شمع دان چند شاخه لوستر
fork U سه شاخه
fork U محل انشعاب چند شاخه شدن
fork U شاخه
forking U سه شاخه
forking U محل انشعاب چند شاخه شدن
forking U شاخه
arm U شاخه
alley U شاخه ماز
alleys U شاخه ماز
alleyways U شاخه ماز
spray U شاخه کوچک
sprayed U شاخه کوچک
spraying U شاخه کوچک
sprays U شاخه کوچک
doddered U بی شاخه
forked U شاخه دار
cluster U اویز چند شاخه
cluster bomb U اویز چند شاخه
cluster bombs U اویز چند شاخه
clusters U اویز چند شاخه
crotch U محل انشعاب شاخه از بدنه درخت
crotch U تیر دو شاخه
crotches U محل انشعاب شاخه از بدنه درخت
crotches U تیر دو شاخه
limb U شاخه
limbs U شاخه
decision U علامت گرافیکی در یک فلوچارت برای بیان تصمیم گیری و یک شاخه یا مسیر یا عملی با استفاده از نتیجه انتخاب میشود
decisions U علامت گرافیکی در یک فلوچارت برای بیان تصمیم گیری و یک شاخه یا مسیر یا عملی با استفاده از نتیجه انتخاب میشود
variation U شاخه
variations U شاخه
pin U در شاخه
pin U فلز کوچک یا بخشی از دو شاخه که در سوراخ سوکت می رود
pinned U در شاخه
pinned U فلز کوچک یا بخشی از دو شاخه که در سوراخ سوکت می رود
pinning U در شاخه
pinning U فلز کوچک یا بخشی از دو شاخه که در سوراخ سوکت می رود
root U بالاترین دایرکتوری که از آن سایر دایرکتورها شاخه می شوند
roots U بالاترین دایرکتوری که از آن سایر دایرکتورها شاخه می شوند
sprig U شاخه کوچک
sprigs U شاخه کوچک
prong U شاخه رودیانهر
prongs U شاخه رودیانهر
truncate U شاخه زدن ناقص کردن
truncated U شاخه زدن ناقص کردن
truncates U شاخه زدن ناقص کردن
truncating U شاخه زدن ناقص کردن
twig U : شاخه کوچک
twigs U : شاخه کوچک
tuning fork U دو شاخه صوتی
tuning forks U دو شاخه صوتی
leg U خط واصل بین دو نقطه شاخه
leg U شاخه مسیر حرکت
legs U خط واصل بین دو نقطه شاخه
legs U شاخه مسیر حرکت
bough U شاخه
boughs U شاخه
candelabrum U شمع دان چند شاخه
tributaries U شاخه انشعاب
tributaries U شاخه رود
tributary U شاخه انشعاب
tributary U شاخه رود
branch line U شاخه
branch lines U شاخه
sprout U جوانه شاخه
sprouted U جوانه شاخه
sprouts U جوانه شاخه
nib U شاخه
nibs U شاخه
plug U ایجاد اتصال الکتریکی با قرار دادن دو شاخه در سوکت
plug U دو شاخه
plugging U ایجاد اتصال الکتریکی با قرار دادن دو شاخه در سوکت
plugging U دو شاخه
plugs U ایجاد اتصال الکتریکی با قرار دادن دو شاخه در سوکت
plugs U دو شاخه
offshoot U شاخه نورسته
offshoots U شاخه نورسته
ramification U شاخه شاخگی
ramifications U شاخه شاخگی
Other Matches
hierarchical communications system U شبکهای که هر شاخه آن تعدادی زیر شاخه جداگانه دارد
to brachiate U از شاخه به شاخه پریدن [بازوپیمایی کردن]
arborization U شاخه شاخه شدگی
forkedly U بطور شاخه شاخه
ramify U شاخه شاخه شدن
dog leg U شاخه مسیر شاخه انحرافی از مسیر اصلی
bifurcate U چنگالی شدن شاخه شاخه شدن
receding leg U شاخه نزولی مسیر هدف شاخه نزولی مسیر هواپیمای هدف
three way U سه شاخه
intersection leg U شاخه
trifid U سه شاخه
trifurcation U سه شاخه
embranchment U شاخه
limbless U بی شاخه
nid U شاخه
furcate U شاخه شاخه
ramulose U شاخه شاخه
ramulous U شاخه شاخه
ramus U شاخه
knag U ته شاخه
branch cutter U شاخه بر
acaulescent U بی شاخه
bifurcation U شاخه
virga U شاخه
Br U شاخه
connection plug U دو شاخه
insessorial U شاخه نشین
distributary U رود شاخه
biramous U دارای دو شاخه
cable connector U دو شاخه کابل
branchlet U شاخه کوچک
bifurcate U دو شاخه شدن
boughed U شاخه دار
gray ramus U شاخه خاکستری
branchy U شاخه دار
female plug U دو شاخه ماده
dog leg U شاخه فرعی
easing out line U شاخه شل کننده
disbranch U بی شاخه کردن
branching U شاخه گزینی
fork of ... river U شاخه رودخانه ...
intersection leg U شاخه یک همبر
lamin U شاخه پردهای
twigged U شاخه دار
twiggy U شاخه دار
twing U شاخه کوچک
viminal U شاخه دهنده
Dont break that branch off. U آن شاخه رانشکن
line of business U شاخه پیشه
division U شاخه [دانشی]
area U شاخه [دانشی]
field U شاخه [دانشی]
branch U شاخه [دانشی]
traverse leg U شاخه پیمایش
tow level forked junction U دو شاخه دو ترازه
lamina U شاخه پردهای
linear portion U شاخه خطی
outbranch U شاخه گستردن
passerine U شاخه نشین
provine U شاخه خوابانده
ram's horn hook U قلاب دو شاخه
ramiform U شاخه مانند
ramify U شاخه دادن
ramify U شاخه بستن
secateur U شاخه قطع کن
triradiate U سه شاخه سه شعاعی
spriggy U شاخه دار
subshrub U شاخه کوچک
three arm protractor U نقاله سه شاخه
tow level forked junction U دو شاخه ناهمکف
topper U شاخه زن سوهان
toppers U شاخه زن سوهان
affluent U شاخه رود
arborescent U شاخه مانند
banana pin U دو شاخه رادیو
battery charging plug U دو شاخه باتری پر کن
sprit U جوانه یا شاخه کوچک
To cut off a branch . U شاخه ای را قطع کردن
two pin plug U دو شاخه وسایل برقی
tine U نوک شاخه یاسیخ
tri corn U کلاه سه گوشه سه شاخه
utensil plug U دو شاخه وسایل برقی
wind component U شاخه سمتی باد
twin plug U دو شاخه وسایل برقی
strick U شاخه درخت کتان
dog-leg U [شاخه فرعی پله]
bifurcation U تقسیم بدو شاخه
deflection component of trail U شاخه سمتی مسیر
deadwood U شاخه خشکیده درخت
to lop off a branch [from a tree] U شاخه ای را [از درختی] بریدن
bayou U شاخه فرعی رودخانه
pruning knife U چاقوی شاخه زنی
pricket U شمعدان شاخه دار
percher U مرغ شاخه نشین
bifurcation U شکاف گاه شاخه
hierarchical communications system U شاخه ها و زیر دایرکتوری ها
pallet truck U جرثقیل دستی [یا برقی] با دو شاخه
lifting cart U جرثقیل دستی [یا برقی] با دو شاخه
vimineous U دارای شاخه وترکههای خم شونده
pallet jack U جرثقیل دستی [یا برقی] با دو شاخه
trifurcate U بسه شاخه تقسیم شدن
divided magnetic circuit U مدار مغناطیسی چند شاخه
descending branch U شاخه نزولی مسیر گلوله
deflection component of trail U شاخه سمتی معبر حرکت
cultrated U بشکل چاقوی شاخه زنی
cultrate U بشکل چاقوی شاخه زنی
subshrub U شاخه فرعی گیاه کوچک
the tree shoot out brances U ازدرخت شاخه هایی بیرون زد
tridentate U نیزه سه شاخه عصای سه دندانه
trident U نیزه سه شاخه عصای سه دندانه
branched chain structure U ساختار زنجیری شاخه دار
randie branching index U شاخص شاخه زنی رندیچ
snagged U پراز ته شاخه دارای برامدگیهای ناصاف
microgroove U سه شاخه قابل تعویض میان صفحات گرامافون
timber hitch U گره وصل کردن زه به شاخه پایین کمان
mammalogy U یک شاخه از جانور شناسی که راجع به پستانداران است
radiochemistry U یک شاخه از شیمی که بااثرات شیمیایی رادیواکتیوسرو کار دارد
chock U قطعه فلزی 2 شاخه که طنای مهار ازان میگذرد
axil U گوشه یا زاویه بین شاخه یا برگ با محوری که از ان منشعب میشود
thyrsus U نیزهای که سر ان میوه کاج ویا شاخه انگور نصب شده
lyrebird U سه نوع مرغ شاخه نشین گنجشکی استرالیا ازجنس menura
three pin plug U ورودی استاندارد با سه شاخه برای اتصال وسیلله الکتریکی به منبع اصل الکتریسیته
arabesque U منبت کاری [تزئین شده با شاخه ها، برگ ها و میوه ها یا صورتک های انسان و حیوان]
resource U یکی از دو انشعاب فایل . شاخه منبع حاوی منابع مورد نیاز فایل است
asses' ears U نوعی گوشه [نوعی شاخه]
roll in point U نقطه ورود به شاخه تک به وسیله هواپیما نقطه شروع حرکت تک هواپیما
kepse motife U [ریشه کلمه ترکی است و به معنی بسته یا دسته می باشد. این نگاره بصورت بوته ای افقی با شاخه های عمودی بافته می شود و جلوه ای از برگ های دن دادنه دار را نشانمیدهد.]
range component U عنصر مربوط به مسافت عامل مسافت شاخه مربوط به برد
eco-branch U شعبه زیست بوم [شاخه اقتصاد مناسب با زیست بوم]
Recent search history Forum search
There is no search result on forum.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com